با سلام خدمت همه دوستان عزيز
ورود عليرضاي اطلاقي را به دنياي مجاز همه دوستان تبريك ميگويم
و آرزوي سربلندي را برايشان خواستارم
ارادتمند شما : سياه وش
از سريالي (رجوع شود به بنز سياه)
مريم ترابي...
و اون به قول خودش مريم ترابي بود
خداي خوشگلي و اند چشم آبي بود
و چشم من که به ساقي برهنه زل زده بود
هميشه عاشق اين سبک بد حجابي بود
زني که قسمت پر شيب پيکرش از دور
شبيه ميوه ي خوش باسن گلابي بود-
درست در بغل من نشست تو ماشين
و من که سبک غزل بازي ام شتابي بود
به قدر يک دختر بچه جا بهش دادم
و اون که ماشاالله يک زن حسابي بود
به زور و ضرب خودش را کنار من جا داد
چقدر پيکر او گرم و التهابي بود
به چشمهاش نمي شد نگا کني از بس
اَ حرص شيوه ي چشماي او عتابي بود
به هر طريق مخش رو تيليت کردم من
به شيوه اي که سخن گفتن کتابي بود
سلام خانم ! اطلاقي ام *! شما ؟ و اون
که خب به قول خودش مريم ترابي بود.
علي رضا اطلاقي
دموکراسي...
مردي نشسته بود تو يک ماشين پرايد
با پوزه اي دراز و دماغي در آفسايد
با موي وزوزي بلندي که بافته
مانند رودگوليت به رسم آپارتايد
يک خانم جوان و ... پلاستيک دسته دار
حاوي قند و چايي و صابون و پودر تايد-
در انتظار تاکسي ايستاده
$("div.commhtm img").each(function () {
if ($(this).attr("em") != null) {
$(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif");
}
});