• وبلاگ : قصر پاييزي
  • يادداشت : سراپا ظلمت
  • نظرات : 8 خصوصي ، 60 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به زمين مي زني و مي شکني
    عاقبت شيشهء اميدي را
    سخت مغروري و مي سازي سرد
    در دلي آتش جاويدي را
    ديدمت واي چه ديداري
    اين چه ديدار دل آزاري بود
    بي گمان برده اي از ياد آن عهد
    که مرا با تو سر و کاري بود
    ديدمت واي چه ديداري
    نه نگاهي نه لب پرنوشي
    نه شرار نفس پر هوسي
    نه فشار بدن و آغوشي
    اين چه عشقي است که در دل دارم؟
    من از اين عشق چه حاصل دارم؟